اهمیت ارزیابی ریسک در صنعت بیمه کشور
فعالیتهای مربوط به بیمه گری بسیار تخصصی و حرفهای هستند و حول محور مدیریت ریسکها میچرخد؛ مدیریت ریسکهایی که بیمه گذاران بالقوه به بیمه گر پیشنهاد میکند. این بدان معناست که بیمه گر باید در مورد پذیرش یا عدم پذیرش پیشنهاد بیمه گذار تصمیم درستی بگیرد و برای دستیابی به نتیجه مطلوب باید ارزیابی ریسک دقیقی را انجام دهد.
از آنجایی که بیمههای بازرگانی انواع و اقسام مختلفی دارند، اگر پیشنهاد بیمه گذار مربوط به یک واحد مسکونی کوچک حدود صد متری در یک مجتمع مسکونی چند بلوکی باشد که در منطقه متوسط شهری و با تمامی امکانات ایمنی و اطفاء و اعلام حرق مجهز شده است، در چنین شرایطی نیازی به اعزام کارشناس ارزیاب ریسک نیست. بیمه گر میتواند با تکیه بر اطلاعاتی که در فرم پیشنهادی بیمه موجود است و با مراجعه به بانک داده خود، که همه بیمه گران به آن دسترسی دارند، در مورد پذیرش یا رد ریسک پیشنهادی بیمه گذار تصمیم بگیرد.
روشن است که ارزیابی ریسک به نوع پوشش درخواستی بیمه گذار بستگی دارد. در مورد مثال فوق که ریسک به نسبت کوچکی است، اگر بیمه گذار بدنبال پوشش سرقت است، طبیعی است که یک ارزیاب ریسک از سوی بیمه گر باید به موقعیت ارسال شود تا مجموعه امکانات امنیتی پیشگیری و مقابله با سرقت را در محل بررسی کند. در خصوص کارخانجات و صنایع بزرگ و کوچک هم در مورد چنین پوششی نمی توان تنها به فرم و بانک اطلاعات سوابق ریسک و بیمه گر اتکا کرد و باید ارزیاب ریسک توسط بیمه گر به محل اعزام شود تا گزارش ارزیابی ریسک پیش از صدور بیمه نامه تهیه شود.
اگر بیمه گر ریسک پیشنهاد شده را بپذیرد، نرخ حق بیمه و شرایط پوشش بیمهای به پبشنهاد دهنده اعلام میشود و اگر طرفین برسر مفاد بیمه نامه به توافق برسند، کل حق بیمه یا قسط اول آن توسط بیمه گذار پرداخت میشود و بیمه نامه صادر و بیمه گذار به طور رسمی به جمع بیمه گذاران بیمه گر افزوده میشود. حال اگر به هر دلیلی ریسک پیشنهاد شده توسط بیمه گر پذیرفته نشود، سعی برآن میشود تا شرایطی پیش آید که ریسک پذیرفتنی شود ولی اگر چنین شرایطی فراهم نشود، به طبع بیمه گر ریسک را نخواهد پذیرفت.
در شرایطی که ریسک اولیه از سوی بیمه گر قابل پذیرش نباشد، بیمه گر سعی میکند با ارائه توصیههایی شرایط پذیرش ریسک را فراهم کند البته این در شرایطی است که به این نتیجه رسیده باشد که با تغییرات و اصلاحات انجام شده ریسک قابل پذیرش است و البته این در صورتی است که بیمه گذار هم توصیهها و شرایط مطرح شده را پذیرفته باشد.
بطور کلی دو نوع توصیه از سوی بیمه گر مطرح میشود؛ توصیه الزام آور و پیشنهادی.
توصیه الزام آور رعایت شرایط آن الزامی است و بیمه گذار موظف است تمامی بندهای توصیه را به درستی اجرا کند و در صورت عدم رعایت آنها و نقض هر یک از شروط، عواقبی برای بیمه گذار به دنبال دارد که میتواند شامل ابطال بیمه نامه و ضبط حق بیمههای پرداخت شده باشد.
در مقابل توصیه الزام آور، توصیه پیشنهادی قرار دارد که رعایت آنها باعث ارتقاء سطح ایمنی ریسک میشود ولی حتی اگر بیمه گذار به این توصیه هم عمل نکند، مشکلی برایش پیش نخواهد آمد.
طبیعی است که اجرای چنین توصیههای بخصوص نوع الزام آور هزینههایی برای بیمه گذار به همراه دارد. بیمه گر باید از ارزیاب ریسک مجرب و آموزش دیدهای را در چنین مواردی استفاده کند چرا که اگر ارزیاب ریسک واجد صلاحیت و باتجربه نباشد، ضمن اینکه نمیتواند توصیه مناسبی ارائه دهد، حتی اگر هم ارائه دهد نمیتواند طرح خود را توجیه و از شرایط دفاع کند. استفاده از ارزیاب ریسک مجرب برای بیمه گر هم هزینه بردار است و شرکتهای بیمه درصد مشخصی از عملیات بیمه خود را به این امر اختصاص میدهند و طبیعی است عملیاتی کردن این پروسه برای هر دو طرف مستلزم اختصاص منابع مالی است.
چنین توصیههایی درست است که هزینه بردار است ولی به نفع پیشنهاد دهنده برای بیمه است چرا که به ارتقاء سیستم ایمنی و پیشگیری از خسارت در اموال او کمک میکند. در نتیجه پیشنهاد دهنده جز پذیریش توصیهها و شرایط موجود چارهای ندارد و برای داشتن پوشش بیمهای مناسب و مدیریت صحیح ریسک و اطمینان از جبران خسارت ناشی از حوادث، الزام به رعایت شرایط است.
هنگامی که بیمه گذار تمامی شرایط الزام آور بیمه گر را میپذیرد، از پوشش بیمهای با مزایای بالاتری برخوردار میشود و نرخ و شرایط مناسبتری شامل حال او میشود، در نتیجه بیمه گر با وسواس و دقت بیشتری ریسکها را میپذیرد و مدیریت میکند.
بیمه گر اینگونه به توسعه مدیریت ریسک در جامعه و اقتصاد کشور کمک میکند. دستیابی به این حد از ترقی، مستلزم ارزیابی صحیح و دقیق ریسک است و بیمه گر با ارزیابی ریسک، امکان توسعه مدیریت ریسک را فراهم و مسیر را هموار میکند.