تشریح وضعیت بیمه اتکایی کشور/ مجید تقی لو
بر اساس آمار منتشر شده در سالنامه آماری سال 1398 ، صنعت بیمه 77 درصد پرتفوی خود را در دل شرکتهای بیمه مستقیم نگهداری می کند. این عدد در برخی از شرکت های بیمه به بیش از 83 درصد هم رسیده است.شرکتهای بیمه اتکایی باید هنر طراحی برنامه اتکایی خود را در مدیریت واگذاری کارآمد به رخ صنعت بیمه بکشانند تا از این طریق جذب پرتفوی حداکثر به همراه نتایج مالی سود آور داشته باشند.
بر اساس صورتهای مالی، شرکت بیمه اتکایی امین در انتهای سال 1398 حدود 80 میلیارد تومان حق بیمه قبولی داشته است و این مقدار برای شرکت اتکایی ایرانیان معادل با 136 میلیارد تومان بوده است که در مجموع 216 میلیارد تومان حق بیمه قبولی داشته اند. این مبلغ معادل با 0.4 درصد حق بیمه تولیدی (چیزی نزدیک به صفر)، 1.5 درصد حق بیمه واگذاری و حدود 4 درصد حق بیمه واگذاری اختیاری است. با درنظر گرفتن واگذاری به صندوق تحریم، این سهم حدودا به 2.6 درصد میرسد.
در ظاهر عدم ایفای نقش موثر شرکت های بیمه اتکایی مشهود است اما باید دید کجای کار ایراد دارد. در قالب پاسخ به چند پرسش موضوع بررسی می شود:
1- آیا شرکت های بیمه تمایل به واگذاری دارند؟
میانگین سهم نگهداری 77 درصد نشان دهنده این واقعیت است که شرکتهای بیمه بیشتر تمایل به نگهداری دارند تا واگذاری. بر اساس آیین نامه شماره 55.1 بیمه مرکزی حداکثر ظرفیت مجاز نگهداری موسسات بیمه از هر ریسک معدل 20 درصد مجموع سرمایه پرداخت شده، اندوخته ها و ذخایر فنی سهم نگهداری است. بنظر می رسد متوسط سهم نگهداری شرکتها ناشی از رعایت و اجرای این آیین نامه باشد و شرکتهای بیمه به ندرت قابلیت واگذاری ریسک های کمتر از ظرفیت نگهداری را بررسی می کنند.
با وجود اینکه در دنیا هیچ اصول قابل اطمینان و همه پسندی برای مشخص نمودن سهم نگهداری وجود ندارد اما شرکتهای بیمه از فاکتورهای اساسی مانند: استراتژی و فلسفه شرکت، سرمایه پرداختی، ارزش دارایی های نقدشونده، سایز و مشخصه پرتفوی بیمه ای و سوابق خسارت برای تعیین ظرفیت نگهداری استفاده میکنند. در آیین نامه یاد شده به همه این فاکتورهای اساسی توجه نشده است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که ظرفیت بدست امده حداکثر ممکن بوده و برای مدیریت صحیح ریسک لازم هست شرکتهای بیمه آن را تعدیل نمایند. برای شفاف شدن موضوع و ارائه یک روش از چندین روش محاسبه ظرفیت نگهداری هر ریسک، میتوان این ظرفیت را 0.5 الی 2.5 درصد حقوق صاحبان سهام انتخاب نمود.
پس لازم است شرکتهای بیمه یک استاندارد داخلی منطبق بر راهبرد مدیریت ریسک طراحی نمایند تا سهم نگهداری قابل مدیریت در زمان رخداد بلایای فاجعه بار داشته باشند و تنها به رعایت مقررات اکتفا نکنند. در چنین شرایطی تمایل به واگذاری بالا خواهد رفت.
متوسط ضریب خسارت شرکتهای بیمه حدود 84 درصد می باشد. 15 تا از شرکتها دارای ضریب خسارت بالای 81 درصد دارند. فلذا بری کنترل ضریب ترکیبی و سودآور سازی عملیات بیمه گری، شرکتهای بیمه ناچار به بهره گیری از دانش فنی در مدیریت ریسک شرکتهای اتکایی هستند.
2- درصورت داشتن تمایل به واگذاری، آیا ترجیح شرکتها، واگذاری به شرکتهای اتکایی است؟
جهت ایفای نقش فعال شرکت های بیمه اتکایی باید خدمات تخصصی و متمایزی را برای کنترل و مدیریت ریسک بیمه گری ارائه دهند. نباید از خدمات مشاوره ای مبتنی بر تجربه بازار که به عنوان وجه تمایز خود با شرکت های بیمه مستقیم است غافل شوند. بدیهی ست اگر از روشهای قیمت گذاری علمی و شفافی استفاده نمایند، حتی در صورت بالا بودن نرخ حق بیمه، برای مدیریت صحیح ریسک، شرکتهای بیمه ترجیح خواهند داد تا به آنها واگذار نمایند.
شرکتهای بیمه اتکایی باید هنر طراحی برنامه اتکایی خود را در مدیریت واگذاری کارآمد به رخ صنعت بیمه بکشانند تا از این طریق جذب پرتفوی حداکثر به همراه نتایج مالی سود آور داشته باشند. موضوع طراحی برنامه اتکایی در شرکتهای مستقیم و شرکتهای اتکایی کاملا بکر مانده و جای کار دارد.
اگر چنین نباشد شرکتهای بیمه مستقیم هوشیار، از طریق قبولی اتکایی هوشمندانه میتوانند ضمن بالابردن سهم بازار خود حتی گاها محدودیت های صدور مستقیم خود را نیز دور زده و ایفای نقش موثر تری داشته باشند.